دانلود رمان عاشقانـه عاشق پیـاده

دانلود رمان عاشقانـه عاشق پیـاده  رمان سرشار از هیجان و غیر قابل پیش بینی همراه با لحظات غم انگیز عاشقانـه و توصیف حیرت انگیز نویسنده به منظور مشاهده  بـه ادامـه بروید.

دانلود رمان عاشقانـه عاشق پیـاده

لحظات دوری از عشق بـه خوبی درون این رمان زیبا بـه تصویر کشید من دیگه توضیح نمـیدم دانلود کنید و بخونید

برای دانلود  مستقیم بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

برای دانلود بر روی لینک دانلود راست کلیک و گزینـه save as link رو بزنید

اینم یک شعر زیبا تقدیم بـه کاربران عزیز:

معشوقه بـه سامان شد که تا باد چنین بادا

کفرش همـه ایمان شد که تا باد چنین بادا

ملکی کـه پریشان شد از شومـی شیطان شد

باز آن سلیمان شد که تا باد چنین بادا

یـاری کـه دلم خستی درون بر رخ ما بستی

غمخواره یـاران شد که تا باد چنین بادا

هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی

نک سرده مـهمان شد که تا باد چنین بادا

زان طلعت شاهانـه زان مشعله خانـه

هر گوشـه چو مـیدان شد که تا باد چنین بادا

زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش

عالم شکرستان شد که تا باد چنین بادا

شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد

خورشید درخشان شد که تا باد چنین بادا

از دولت محزونان وز همت مجنونان

دانلود رمان عاشقانـه عاشق پیـاده

آن سلسله جنبان شد که تا باد چنین بادا

عید آمد و عید آمد یـاری کـه رمـید آمد

عیدانـه فراوان شد که تا باد چنین بادا

ای مطرب صاحب دل درون زیر مکن منزل

کان زهره بـه مـیزان شد که تا باد چنین بادا

درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد

همکاسه سلطان شد که تا باد چنین بادا

آن باد هوا را بین ز افسونشیرین

با نای درون افغان شد که تا باد چنین بادا

فرعون بدان سختی با آن همـه بدبختی

نک موسی عمران شد که تا باد چنین بادا

آن گرگ بدان زشتی با جهل و فرامشتی

نک یوسف کنعان شد که تا باد چنین بادا

شمس الحق تبریزی از بس کـه درآمـیزی

تبریز خراسان شد که تا باد چنین بادا

از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی

ابلیس مسلمان شد که تا باد چنین بادا

آن ماه چو تابان شد ن گلستان شد

اشخاص همـه جان شد که تا باد چنین بادا

بر روح برافزودی که تا بود چنین بودی

فر تو فروزان شد که تا باد چنین بادا

قهرش همـه رحمت شد زهرش همـه شربت شد

ابرش شکرافشان شد که تا باد چنین بادا

از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش

این چو قربان شد که تا باد چنین بادا

ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد

این بود همـه آن شد که تا باد چنین بادا

خاموش کـه سرمستم بربستی دستم

اندیشـه پریشان شد که تا باد چنین بادا

مولوی

دانلود رمان عاشقانـه عاشق پیـاده